معرفت حضرت دوست

معرفت حضرت دوست

یوسف جلالی
معرفت حضرت دوست

این دل همان ، دلسوزِ دلسوز است

شاعر این روزها ، دلسوزِ دیروز است

این جان برایت پَر می زند تا غربت دور

در انتظار بوسه ی موعودِ آن روز است

یک روز مرا میهمان چشمت می کنی آخر

این آرزو ،انگیزه ی شکرانه افروز است

من که جوانی پیشِ تو آرام دادم

رفتی و حالم ، قصه آموز است

یک بار در شهر تو مکثی می کنم آخر

دیوانه ی تو همراهِ پا سوز است


برچسب‌ها: یوسف

تاريخ : جمعه بیست و چهارم مرداد ۱۴۰۴ | 12:46 | نویسنده : یوسف جلالی |
.: Weblog Themes By Slide Skin:.